در دهههای اخیر، تحریمهای اقتصادی به ستون فقرات سیاست خارجی ایالات متحده و متحدان غربی آن تبدیل شدهاست. این ابزار که بهعنوان جایگزینی «کمهزینهتر» برای مداخله نظامی معرفی میشد، قرار بود دولتهای هدف را بدون شلیک گلوله وادار به تغییر رفتار سیاسی کند. اما تحولات اخیر، بهویژه در پروندههایی مانند ونزوئلا، روسیه و ایران، نشان میدهد این نظم قهری نهتنها کارایی پیشین خود را از دست داده، بلکه بهتدریج به عاملی برای تضعیف جایگاه غرب در نظام بینالملل تبدیل شده است.
پرونده ونزوئلا نمونهای برجسته از این شکست ساختاری است. توقیف اخیر نفتکش ونزوئلایی توسط آمریکا نه نشانه قدرت، بلکه نشانه کاهش اهرم فشار است. وقتی تحریمها به نتیجه سیاسی مطلوب نمیرسد، فشار از بین نمیرود، بلکه به اشکال پرریسکتر و از نظر حقوقی متزلزلتر، مانند مصادره مستقیم داراییها تغییر شکل میدهد. این گذار از تحریم به مصادره، مرز میان فشار اقتصادی و اقدام امنیتی را مخدوش میکند و نشان میدهد نظم قهری غرب در حال ورود به مرحلهای فرسایشی است.
این بحران فقط محدود به سیاست آمریکا نیست؛ اروپا نیز با آن دستبهگریبان است. اتحادیه اروپا پس از جنگ اوکراین بیش از ۳۰۰میلیارد دلار از داراییهای بانک مرکزی روسیه را مسدود کرد، اما با وجود فشارهای سیاسی، نتوانسته این داراییها را بهطور کامل مصادره کند. دلیل این تردید، نبود اراده نیست، بلکه ترس ساختاری از پیامدهای حقوقی و مالی است. مصادره کامل میتواند اعتماد جهانی به نظام مالی اروپا را متزلزل کند، سرمایهها را فراری دهد و اصل «بیطرفی حقوقی» غرب را زیرسؤال ببرد. این بنبست نشان میدهد حتی در مواجهه با روسیه، تحریمها به سقف کارایی خود رسیدهاست. در ونزوئلا هم طی سالهای اخیر مشاهده میشود؛ انزوا جای خود را به همگرایی غیرغربی داده است.
یکی دیگر از نشانههای مهم افول نظم قهری، گسترش دامنه تحریمها از دولتها به نهادهای بینالمللی است. تحریم مقامات دیوان کیفری بینالمللی توسط آمریکا، پس از پیگیری پروندههایی که میتوانست متحدان واشنگتن را در معرض اتهام قرار دهد، نشان میدهد تحریم دیگر صرفاً ابزار سیاست خارجی نیست، بلکه به ابزاری برای محافظت از مصونیت سیاسی غرب تبدیل شده است. با این حال، حتی این رویکرد نیز با مقاومت فزاینده کشورهای جنوب جهانی مواجه شده که با حمایت سیاسی و ایجاد مسیرهای مالی جایگزین، اثرگذاری این تحریمها را کاهش میدهند.
نکته مهم دیگر، انتقال منطق تحریم به حوزه اطلاعات و فضای دیجیتال است. حذف صداهای منتقد، تعلیق حسابهای کاربری و محدودسازی تحلیلگران مخالف سیاستهای نظامی غرب، بهویژه در موضوعاتی مانند غزه، نشان میدهد نظم قهری در حال گسترش به «کنترل روایت» است. اما همانطور که در حوزه اقتصاد شاهد شکلگیری ساختارهای موازی بودهایم، در حوزه رسانه نیز پلتفرمهای غیرمتمرکز و رسانههای جایگزین در حال ظهور هستند.
در نهایت اینکه تحریمها بیش از آنکه ابزار تغییر سیاسی باشند، به عاملی برای بازآرایی نظم جهانی تبدیل شدهاند. تحریمها رنج انسانی گسترده ایجاد کردهاند، اما بهندرت به اهداف سیاسی اعلامشده دست یافتهاند. جهان امروز دیگر تکقطبی نیست و ابزارهایی که برای آن نظم طراحی شده بودند، در نظم چندقطبی کارایی خود را از دست دادهاند. آنچه اکنون شاهد آن هستیم، نه یک بحران مقطعی، بلکه نشانههای روشن فروپاشی تدریجی نظم قهری غرب است؛ نظمی که زمانی راهبرد بود، اما امروز بیش از هر چیز به نمایش قدرتی فرسوده شباهت دارد و پرده کمکم در حال فروافتادن است.
۳ دی ۱۴۰۴ - ۰۳:۵۲
کد خبر: ۱۱۱۹۳۶۱
در دهههای اخیر، تحریمهای اقتصادی به ستون فقرات سیاست خارجی ایالات متحده و متحدان غربی آن تبدیل شدهاست.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما